نیروی قدس به فرماندهی سلیمانی نقش تأثیرگذاری در روند جنگ عراق داشتهاست.
در ۱۱ ژانویهٔ ۲۰۰۷، استنلی مککریستال ژنرال آمریکایی مطلع شد محمدعلی جعفری فرمانده سپاه و قاسم سلیمانی از طریق چند خودرو در حال حرکت به مرز ایران و عراق هستند. در عراق آمریکاییها در حال تعقیب آنها بودند. کاروان خودروها وارد ساختمان ناشناختهای در شهر اربیل کردستان عراق شدند که روی آن فقط نوشته بود «کنسولگری»، که نشان میداد افراد داخل ساختمان تحت پوشش دیپلماتیک عملیات انجام میدهند. نظامیان آمریکایی وارد ساختمان شدند و ۵ ایرانی که همگی پاسپورت دیپلماتیک داشتند را دستگیر کردند، اما اثری از محمدعلی جعفری و قاسم سلیمانی نبود. به گفتهٔ مککریستال، هر پنج نفر از اعضای سپاه قدس بودند. ۹ روز بعد از این واقعه، ۹ تا ۱۲ شبه نظامی به رهبری گروه شبه نظامی شیعهٔ عصائب اهل الحق طی حملهای به مقر فرماندهی نظامیان آمریکا در کربلا که در بین مراکز فرماندهی پلیس عراق واقع است، سوار بر تعدادی خودروی نظامی با گذشتن از چندین لایهٔ امنیتی، به ساختمان اصلی فرماندهی که در آن ۳۰ آمریکایی مستقر بود نفوذ کردند و ۴ نظامی آمریکایی را اسیر گرفتند و از منطقه خارج شدند و به نزدیکی رود فرات رفتند، در نهایت با تعقیب هلیکوپترهای آمریکایی شبه نظامیان فرار کردند و در مجموع پنج نظامی آمریکایی کشته شدند. این عملیات «برجستهترین و پیچیدهترین عملیات در طول چهار سال جنگ» در عراق توصیف شده و افسران آمریکایی و مقامات عراق ادعا کردهاند ایران در آن نقش داشته و پاسخی به اسارت ۵ ایرانی در اربیل بودهاست. این نخستین بار بود که آمریکاییها مستقیماً به قاسم سلیمانی و نقش او در عراق اشاره کردند.
در سال ۲۰۰۹، گزارشی افشا شد که ریموند تی. اودیرنو و کریستوفر آر. هیل (بالاترین مقامات آمریکا در بغداد در آن هنگام) در دفتر جلال طالبانی (که از دههها پیش با سلیمانی ارتباط داشتهاست) با قاسم سلیمانی ملاقات کردهاند. هیل و اودیرنو بعداً این خبر را رد کردند.
در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۰، جیمز جفری (سفیر آمریکا در عراق) و لوید آستین (فرمانده ارشد نظامیان آمریکا در عراق)، در بیانیهای تشکیل دولت جدید عراق به رهبری نوری المالکی را تبریک گفتند. به گفتهٔ سران عراقی، هنگام انتشار این بیانیه، آمریکاییها خودشان میدانستند که در واقع سلیمانی آنها را از عراق بیرون کردهاست. حزب ایاد علاوی تمدار سکولار طرفدار آمریکا، اکثریت اعضای پارلمان را داشت ولی در نهایت به قدرت نرسید چون آمریکا او را به نفع نوری المالکی کنار زد. به گفتهٔ خود علاوی، اگر او نخستوزیر میشد نیازمند حمایت آمریکا بود، اما آمریکا مایل بود عراق را ترک کند، و «عراق را به ایران داد». در نهایت جلال طالبانی و نوری المالکی که هر دو از نزدیکان و کاندیداهای مورد ترجیح سلیمانی بودند، به قدرت رسیدند. رهبر سابق عراق میگوید «ما به آمریکاییها میخندیدیم … سلیمانی کاملاً آنها را ضربهفنی کرد، و آمریکاییها در ظاهر تشکیل دولت جدید را به یکدیگر تبریک میگفتند.»
گفته شدهاست سلیمانی پیامکی را از طریق جلال طالبانی برای دیوید پترائوس ژنرال آمریکایی و رئیس سازمان سیا فرستادهاست با این محتوا که: «پترائوس عزیز، شما باید بدانید که من تهای ایران در قبال عراق، لبنان، غزه و افغانستان را کنترل میکنم. در واقع سفیری که در بغداد است از اعضای نیروی قدس است. شخصی که قرار است جایگزین او شود هم از اعضای نیروی قدس است.»
در سال ۲۰۱۱ موفق الربیعی تمدار و وزیر سابق امنیت ملی عراق در مصاحبهای با رومه الشرق الاوسط، سلیمانی را «بدون شک قدرتمندترین مرد در عراق» خواندهبود. به گفتهٔ او سپاه قدس به فرماندهی سلیمانی در تمامی زمینههای ی، اقتصادی و امنیتی و به ویژه در منطقه سبز بغداد (که سفارتخانههای غربی و عربی و ادارات و خانههای مقامات دولتی و اعضای پارلمان عراق در آن قرار دارد) نفوذ دارد.سلیمانی خود در نشست مقدماتی «کنفرانس جوانان و بیداری اسلامی» گفت: «ایران در جنوب لبنان و عراق نیز حضور دارد. در واقع این مناطق به نوعی تحت تأثیر عملکرد و تفکر جمهوری اسلامی ایران هستند.» اما تعدادی از نمایندگان پارلمان عراق در بیانیهای سخنان سلیمانی را محکوم کرده و وی را دچار توهم خواندند.
پس از یورش پیکارجویان دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در ژوئن ۲۰۱۴ (خرداد ۱۳۹۳) به شمال عراق و تصرف برخی از شهرهای این کشور از جمله موصل و تکریت و از هم پاشیدن ارتش عراق و ناتوانی نیروهای مسلح این کشور در نبرد با داعش و پس از جدی شدن خطر تصرف بغداد (پایتخت عراق) توسط این گروه تروریستی، رومه ساندی تایمز انگلیس، والاستریت ژورنال و نیویورک تایمز مدعی شدند ایران فرماندهی ارتش از هم فروپاشیده عراق را برعهده گرفته تا با نیروهای گروه تروریستی داعش مقابله کند. قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران، عملیات دفاع از بغداد پایتخت عراق را در مقابل حملات نیروهای گروه تروریستی داعش، فرماندهی میکرد. یک منبع عراقی مدعی شد: سلیمانی با ۶۷ مشاور ارشد خود به عراق سفر کرد و فرماندهی عملیاتها را برعهده گرفت و بر استقرار نیروهای عراقی و برنامهریزی برای عملیات، نظارت داشتهاست.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۶، همزمان با اوجگیری طالبان در افغانستان، به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. او با تجربهای که از جنگ داخلی کردستان داشت، گزینه ای مناسب بود، چون بنا بود در افغانستانِ عصر طالبان که درگیر جنگهای داخلی بود، وارد عمل شود. از همه مهمتر اینکه سلیمانی در هشت سال جنگ با عراق و نیز مبارزه با باندهای مواد مخدر در مناطق مرزی ایران و افغانستان تا پیش از انتصابش به فرماندهی سپاه قدس، تجربهٔ زیادی اندوخته بود. وی تا پایان عمر در سال ۱۳۹۸ این سمت را عهدهدار بود.
با پایان یافتن جنگ ایران و عراق در ۱۳۶۷ ه. ش، لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشخاص مسلح و قاچاقچیان مواد مخدر شد، که از مرزهای شرقی کشور هدایت میشدند. قاسم سلیمانی تا هنگام انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، این سمت را عهدهدار بود.
سلیمانی پس از وقوع انقلاب، در حین ادامه فعالیت در سازمان آب کرمان، به عضویتِ مجموعهای بنام سپاه افتخاری درآمد.[۲۲] وی در ابتدای جنگ ایران و عراق گردانی متشکل از نیروهای رزمی کرمان را تشکیل داد که کمی بعد به تیپ زرهی و نهایتاً به لشکر ۴۱ ثارالله تبدیل شد. او از ابتدای تشکیل این لشکر در سال ۱۳۶۱ تا رفتن به نیروی قدس در سال ۱۳۷۶ فرمانده این لشکر بود و در بسیاری از عملیاتهای سپاه در جنگ نقش کلیدی داشت.[۲۳] لشکر ۴۱ ثارالله تحت فرماندهی او متشکل از نیروهای سه استان کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان بود، و به لشکر «خط شکن» معروف بود.[۲۴]
سلیمانی از فرماندهان عملیاتهای والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به این نهاد پیوست.[۲۰] شورای فرماندهی سپاه در کرمان پیش از ۸ خرداد ۱۳۵۸ تشکیل شد و سلیمانی همزمان با کار در سازمان آب، به سپاه پیوست. به گفته اصغر محمدحسینی حداکثر دوره آموزش آنها ۴۵ روز بودهاست. وی، علیرغم آنکه تا پیش از آن هیچ تجربه نظامی نداشت، به علت عملکرد خوبش به عنوان مربی انتخاب شد. سپس، مدت کوتاهی بعد به همراه جمعی از سپاهیان برای کمک به اداره و حفاظت شهر مهاباد در برابر جدایی طلبان کرد به این شهر فرستاده شد. پس از بازگشت از مهاباد تا شروع جنگ ایران و عراق فرمانده پادگان قدس سپاه کرمان بود.
قاسم سلیمانی در سال ۱۳۳۵ در روستای قنات ملک که روستایی کوهستانی با ساختاری طایفهای (طایفه سلیمانی کرمانی) بود، واقع در شهرستان رابر، از توابع کرمان زاده شد.[۱۲] او اصالتاً نسب لر داشت.[۱۳] نام پدرش حاج حسن بود. وی یک خواهر و یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر داشت.[۱۴]
او از ۱۲ سالگی روستای خود را برای کار در شهر کرمان ترک کرد. در نوجوانی به کار بنایی مشغول بود و در سالهای ابتدای جوانی، از پیمانکاران سازمان آب کرمان بشمار میآمد.[۱۵][۱۶]
قاسم سلیمانی یکی دو سال پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از طریق حجت الاسلام کامیاب که در ماه رمضان برای تبلیغ از مشهد به کرمان آمده بود و یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان بود، جذب نهضت روحالله خمینی شد.[۱۷][۱۸] کامیاب بعدا سلیمانی را با سید علی ای آشنا کرد. وی در هفتم مرداد ۶۰ توسط سازمان مجاهدین خلق ترور شد.
قاسم سلیماتی(زادهٔ ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ در قنات ملک – درگذشتهٔ ۱۳ دی ۱۳۹۸ در بغداد) یک فرمانده نظامی ایرانی بود. او در طول جنگ ایران و عراق و پس از آن تا سال ۱۳۷۶، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود. سپس، از سال ۱۳۷۶ تا زمان مرگ بهعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکرد. در ۱۳ دی ۱۳۹۸، ارتش ایالات متحده وی را به دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور این کشور، در عملیات آذرخش کبود هنگام خروج از فرودگاه بینالمللی بغداد برای انجام دیدارهای رسمی با مقامات عراقی ترور کرد.
سلیمانی طی جنگ با عراق از فرماندهان عملیاتهای والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود. سپس، در مقام فرمانده نیروی قدس سپاه نقش مهمی در تقویت قدرت نظامی حزبالله لبنان، خروج اسرائیل از جنوب لبنان اسرائیل از جنوب لبنان، جنگ افغانستان، شکلدهی به فضای ی عراق پس از سرنگونی صدام حسین، تغییر روند جنگ داخلی سوریه و مقابله با داعش در عراق و سوریه داشتهاست.
وی تا پیش از حضور آشکار در جنگ علیه داعش در عراق، از حضور در انظار عمومی پرهیز میکرد؛ ولی حکومت ایران از زمان حضورش در عراق در نبرد علیه داعش و انتشار تصاویر متعددش با نیروهای عراقی، شروع به معرفی و شناساندن چهرهٔ وی کرد. بتدریج محبوبیت او در ایران اوج گرفت و طبق نظرسنجی دانشگاه مریلند از سال ۲۰۱۶ محبوبترین شخصیت ی و نظامی در میان مردم ایران بودهاست که بیش از ۸۰ درصد به وی رویکرد مثبت داشتهاند.
پس از مرگ، اجساد قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و سایر کشتهشدگان عملیات آذرخش کبود در بغداد، کاظمین، کربلا و نجف تشییع شد و هزاران نفر از مردم عراق در این مراسم حضور یافتند. سپس، این اجساد به ترتیب در شهرهای اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان با حضور میلیونی مردم تشییع شد، به طوری که در مراسم تشییع در تهران، جمعیت چند میلیونی مردم گرد آمدند و برخی رسانهها آن را شلوغترین مراسم تشییع پس از تشییع روحالله خمینی دانستند. سلیمانی در رسانههای بینالمللی، به عنوان فرماندهٔ سایه توصیف میشد.
سلیمانی در تهران در شهرک شهید دقایقی در محله شیان در کنار پارک جنگلی لویزان زندگی میکرد.وی در جوانی ازدواج کرد و دو فرزند پسر به نامهای حسین و محمد رضا و دو فرزند دختر دارد که نام یکی از آنها زینب است و نامی از دختر دیگر منتشر نشدهاست.
منبع : https://fa.wikipedia.org/
در تاریخ ۴ مرداد ۱۳۹۷ سلیمانی در یک سخنرانی در همدان ادبیات تهدیدآمیز ترامپ را «ادبیات کابارهای» خواند و با یادآوری شکستهای آمریکا در منطقه و استفاده سربازان آمریکایی از پوشک بزرگسالان، خود و نیروی سپاه قدس را طرف حساب آمریکا معرفی کرده و ارتش آمریکا را ناتوانتر از آن دانست که با ایران درگیر جنگ شود. در ۳ ژوئیه ۲۰۱۸ به صورت تلویحی به بستن تنگه هرمز به روی نفتکشها در صورت تحریم نفتی ایران اشاره کرده بود.در پی آن دونالد ترامپ نیز در توییتی به این اظهارات پاسخ داد و نوشت «دیگر هرگز، هرگز آمریکا را تهدید نکنید، وگرنه با پیامدهایی روبهرو خواهید شد که کمتر کسی در تاریخ دیدهاست.» که سخنان سلیمانی در واکنش به این توییت ترامپ بیان شد.
وی در ۴ بهمن ۱۳۸۹ درجهٔ سرلشکری دریافت کرد. سید علی ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، وی را «شهید زنده» نامیده بود[ پس از اینکه دولت ایالات متحده آمریکاسپس، در ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ نشان ذوالفقار، به عنوان عالیترین نشان نظامی ایران، برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی توسط فرمانده کل قوای ایران، سید علی ای، به وی اعطا شد و در این زمان رهبر برای او آرزوی شهادت و نیل به بهشت را کرد.
در پی اقدام آمریکا در ۱۳ دی ۱۳۹۸ در ترور قاسم سلیمانی طی عملیات آذرخش کبود هنگام خروج از فرودگاه بینالمللی بغداد برای انجام دیدارهای رسمی با مقامات عراقی،سید علی ای و رسانههای ایران از وی به عنوان سپهبد یاد کردند.
منبع : https://fa.wikipedia.org/
درباره این سایت